مهدی روشنفکر منتخب انتخابات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی با آرا قاطع و باور نکردنی زیر سایه تشکل نوپا و قدرتمندی به نام ندای وحدت راهی بهارستان شد.اما امروز تمام نشانه ذهن را به این حقیقت رهنمون می کند که شاید روزهای خوب مهدی روشنفکر به سر آمده باشد. انتشار یک کلیپ در فضای مجازی […]
مهدی روشنفکر منتخب انتخابات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی با آرا قاطع و باور نکردنی زیر سایه تشکل نوپا و قدرتمندی به نام ندای وحدت راهی بهارستان شد.اما امروز تمام نشانه ذهن را به این حقیقت رهنمون می کند که شاید روزهای خوب مهدی روشنفکر به سر آمده باشد. انتشار یک کلیپ در فضای مجازی و همه گیر شدنش باعث شد تمام تحلیل گران عرصه سیاسی و اجتماعی مطمئن باشند که ندای وحد در سراشیبی تند سقوط قرار دارد.
در این کلیپ فردی با ریتم تند میگوید که مهدی روشنفکر به چپ نگاه میکند و به راست میزند و به راست نگاه میکند و به چپ میزند و در همین چند ثانیه عجیب بهت نماینده کاملا عیان است و زبان بدن او نشان میدهد که شخص خودش از همه کسانی که این کلیپ را نگاه میکنند تعجب بیشتری دارد و نمیداند چه واکنش آنی باید داشته باشد.در یک واکاوی منصفانه میتوان یکی از دلایل فروپاشی احتمالی ندای وحدت را همین مساله نگاه به چپ و به راست زدن دید.کسانی که دل در گرو یک وحدت تمام عیار و تاریخی داشتند در آن زمان که دیدند در ندای وحدت دوست و دوست تر داریم عطایش را بر لقایش بخشیدند و رسما از آن برائت جستند.
امروز ندای وحدت دست به دامن کسانی شده اند که هیچگونه مقبولیت جمعی نداشته و تنها میتوان استیصالی اندوهناک را در آن مشاهده کرد.درماندگی امروز ندای وحدت که میتوان مهمترین دلیل آن را جدایی مهره های اصلی اش از بدنه این تشکل دانست که به ماننده خیمه ای است که ستون هایش را از دست داده و تنها میتواند برای زمین خوردن نهایی لحظات سخت احتضار خود را شمارش کند.
تعمق در فیلم پخش شده نشان میدهد ندای وحدت از نبود مدیریت توانا رنج میبرد که حتی بر روی خروجی رسانه ای خود دیگر اشراف نسبی هم ندارد.هزینه های گزاف برای این مدیریت ضعیف آنچنان سنگین است که شاید قابل جبران نباشد و مهدی روشنفکر امروز خواهد دانست نور چشمی ها برای او جشن بزرگ پیروزی را رقم نخواهند زد . به احتمال نزدیک به یقین شیرین ترین خاطره زندگی اش همان جشن قبلی خواهد شد و مرور خاطره هایش او را به تاسفی جانسوز خواهد کشید.
- تهیه خبر : حبیب رهیده
- نویسنده : حبیب رهیده
