به گزارش صبح دنا، سیده مریم پیروزان طی دلنوشتهای به مناسبت نیمه شعبان آورده است: ـ السلام علیک بجوامع السلام یا اباصالحالمهدی(عج)، سلام رفیق تمام لحظههایم مهدی جانم، سلامی از من که تنهاترینم به تو که مولای منی و من چقدر در این روز منتظر ندای «اناالمهدی» تو بودم اما باز روزگار ما را شرمنده تو کرد که نتوانستیم منتظران خوبی برایت باشیم.
مولاجانم سید مهدی، هر چند گشایش کلام با شما بسیار سخت است اما نیک میدانم به جای سرباز برایت فقط یک سربار بودهام و تنها کسر همین یک نقطه سالیان سال انتظار را به طول میانجامد، هر چند وعدهها همه از نزدیکشدن آمدن حجت خدا بر زمین خبر میدهد و من چقدر امیدوار بودم که تو امروز میآیی اما باز خجالتزده از همیشه که میزبان خوبی برای منتظر نبودهایم، نمیدانم کی و کجا فرصت پریدنمان را از دست دادهایم.
مولاجانم، رسم انتظار ما همانند انتظار کوفیان برای امام حسین(ع) است که وقتی مسلم نامه امام را خواند همه اشک ریختند و در نهایت بیبصیرتی او را تنها گذاشتند و حالا تاریخ باز دارد تکرار میشود و ما هم فقط از انتظار انگار گریهکردن را یاد گرفتهایم، به یقین میدانم آنچنان که باید کاری برای ظهور نکردهایم و آنگونه که باید یک شیعه واقعی برای امام زمان«عج» نبودهایم چرا که رسم انتظار فقط گریه و خواندن یک دعای تعجیل آن هم بدون حضور قلب نیست.
مولاجانم، سپاه تو، آوینی، باکریها، همتها، چمرانها و همه شهدا و یاران خمینی را کم دارد خودت برای ظهورت دعا کن یابنالحسن، قلبهای زنگار زده زمستانی ما راه بهار را بلد نیست، این لنگانلنگان انتظار کشیدن ما فصل انتظار را قرنها دورتر میکند، خدایا به چکار میآید این چشم اگر به روی آن عزیز غایب از نظر گشوده نشود و به چکار میآید این دل اگر قربانی ظهور نگردد، ما را ببخش که بدون تو نفسهایمان بالا میآید دنیا و زندگی بدون تو برای ما بازی کودکانهای بیش نیست.
ای بلندترین قصیده جهان، من کوچکتر از آن هستم که نامت را بر قلم بلغزانم چرا که بین من و یاران مهدی فرسنگها فاصله است اما این جرات من را ببخشید که دست به قلم شدم برای از تو نوشتن، برای تو در این روز مینویسم آن هم با چشمانی شاهد این همه نیرنگ و تظاهر، برایت مینویسم از پرچین بیکسیها، از بتها، از جهل و فساد، از طمع قدرت و خیانت، از دنیای پر ظلم و روزگار پر از درد، بیا و همانگونه که رهبرمان گفت: کشور خودت را به ساحل نجات برسان.
آقا جانم، نمیخواهم دردهایت را بشمارم، از مفسدان بیتالله الحرام تا ظلم مجامع مدعی حقوق بشر در حق یمن، از میانمار و افغانستان در خون، تا غرب غرق در فساد، همه ما صبح قریب را به انتظار میکشیم، ببین چگونه سروهای میدان نبرد حق و باطل، یک به یک به امید آمدن تو هر روز راهت را با خون گلباران میکنند.
ای خورشید دوم، فلسطین این پاره جدا مانده از پیکره اسلام منتظر قدوم مبارک توست، مسیح آمدن تو را از آسمان انتظار میکشد، چرا نمیآیی؟ تا کی باید سروها شب بنالند و روز شیران غرنده علیه ظلم باشند، کی میآیی که روح تازه به نفس عاشقان بدمی، زمین بدون تو پر شده از وحشیهای درنده، اما پرستوها با هزاران امید چشم به آسمان دوختهاند.
مولاجانم، غم شیعه زیاد است اما تلاشش کم، و خود بهتر میدانی که سید علی خامنهای یک تنه برای شما ۳۱۳ نفر است، بارها دیدهای با جسمی ناقص در میان قرآنهای بر نیزه خوارج و گمراهیهای آگاهانه مدعیان، در نماز جمعه با اشک تو را صدا میزند و سروقامتانی به عظمت سلیمانی به سوی عراق و شام میفرستد تا راه آمدن تو را هموار کنند، همه زمین با مردان سرو قامتش به انتظار ایستادهاند، پس بیا طلوع کن ای آخرین خورشید اسلام.
ای نقطه شروع شفق کدام صبح قریب از کدام کوچه مکه میآیی، ای مجری حق و عدالت، ای امید سبز، تو قصیده بیانتهای عرفا و شعرایی، زمین کویر شد از تشنگی نیامدن تو، پرستوها هر شب تو را نیایش میکنند و آبها به بهانه آمدن تو جاریاند و قسم به دو مشرق که تو میآیی بیا و خستگی را از تن زمین در کن.
حضرت ماهم، خوب میدانی این روزها حال همه بد است و دنیا در حال احتضار و سخت محتاج تو، تو نوش داروی تمام این دردهایی، تمام آرزوها آمدن شما را فریاد میزنند ای دعای زمین و زمان العجل مولا.
و تو دعا کن که ما از غیبت درآییم، بیا تا در این حسرت نمیریم، وقتی ظهور عاشورا فرا میرسد دعا میکنم کاش منم در رکاب آن خورشید نورانی بودم و حال که بینصیب از آن روز هستم امید این را دارم که روزی خود را در جمع طلایهداران پرچم تو ببینم.
آرزوی همیشگیم مهدیجانم، میدانم که انتظارهایمان فقط ادعا است و ما هر وقت از تو گفتیم فقط برای بدبختی و بیچارگی خودمان هست چرا که اگر فقط و فقط از ته دل تو را خواسته بودیم تاکنون آمده بودی، این توئی که در انتظار دعای ما نشستهای، عجیب خستهام از بیخیالی خودم نسبت به شما از اینکه شما را فقط در مواقع سختی میبینیم و میخواهیم، تو ما را ببخش، تا تو نیایی حال و روز ما همینگونه سرگردانی و آوارگی است و سقف زندگیهایمان را ابر جهل و فساد پوشانده، و من باز شرمندهام که این همه رقم زیاد سال تولدت را به شما تبریک بگویم و این نشان دوری ما از شماست،۱۱۸۷مین سال تولدت مبارک آقای تنهاییها.
انتهای پیام
- تهیه خبر : رضا ناظری
- نویسنده : سیده مریم پیروزان