به گزارش صبح دنا؛ کمال اطهاری در گفت و گو خود با اصلاحات نیوز گفت : وقایعی که رخ داد آنقدر مهم است که تحلیل جامعی میطلبد. این وقایع برای مردم، بسیار رنجآور بود و برای کل نظام تکاندهنده. خوشبختانه ارتعاشاتش به کل جامعه به دلایل مختلف که در حال حاضر مورد بحثمان نیست (و البته مهم است زیرا خوشبختانه طبقه متوسط آن را بازتاب نداد) گسترش پیدا نکرد، وگرنه این ارتعاش میتوانست کل سیستم را به هم بریزد و درد و رنج کل جامعه بیشتر میشد. من هم در این گفتمان، درباره درد و رنج جامعه بحث میکنم. حاشیهنشینها قبلا کوخنشین بودند، کسانی بودند که جبههها را پر میکردند و رسیدگی به آنها به عنوان محرومان جزء وظایف اصلی قانون اساسی بوده است. آنها کسانی بودند که در انتخابات اخیر به گرفتن یارانه بیشتر رأی ندادند و به دولت کنونی رأی دادند (اشاره به عدم انتخاب دیگر کاندیدای ریاستجمهوری که وعده یارانه بیشتر داده بود).
این استاد دانشگاه ادامه داد: روزنامه لوموند نوشته بود در دنیا دو ملت به یارانه رأی ندادند؛ سوئیس و مردم در جمهوری اسلامی. این واکنش را نمیشود به هیچ وجه دستکم گرفت. باید تحلیل کاملا جامعی درباره مردمی که با امیدها و فداکاریها به یارانه «نه» گفتند، ارائه داد و دولت هم اجازه دهد این موارد را به اطلاعشان برسانیم. چون رابطه بین روشنفکران و جامعه قطع است و این یکی از دلایل شورشهاست. این یک تحلیل اقتصادی سیاسی است. اگر این تحلیل صورت بگیرد، گمان نمیکنم به هیچ یک از کسانی که دست به اَعمال خشونتآمیز زدند، اغتشاشگر گفت.
کمال اطهاری افزود: این تحلیل کاملا گویای این است که هیچکدام این افراد اغتشاشگر نیستند و فقط واکنش نشان دادند و خواستند تلهای را که در آن گرفتار هستند و «تله فضایی فقر» است، بشکنند. در ادبیات نوین به سکونتگاههای غیررسمی «تله فضایی فقر» میگویند که تله کاملا انسانساخت ناشی از شکست دولت است. چون شکست بازار مسلما در بخش مسکن و فرایند توسعه رخ میدهد. اینجا شکست سیاستگذاری است که اجازه میدهد این شکست پیشبینیشده حتی اقتصاد نوکلاسیک، کاملا طبقات کمدرآمد جامعه را به تله فضایی بیندازد و وقتی ناامید از خروج از تله شدند، اینچنین در مقابل آن واکنش نشان دهند.
این پژوهش گر سیاسی ادامه داد: این افراد همان کسانی بودند که قبلا در دوره احمدینژاد به او رأی دادند و در انتخابات بعدی به آقای روحانی رأی دادند و من از این اتفاق خیلی شگفتزده بودم. هم آمار را دیدم و هم با مردم آنجا (اسلامشهر و سکونتگاههای غیررسمی) صحبت مستقیم داشتم. در نقاط حاشیهنشین که همان تلههای فضایی فقر هستند، معدود جاهایی بودند که به آقای روحانی رأی نداده باشند. دلیل این واکنش برمیگردد به اینکه ناامید از خروج از این تله شدهاند. اگر این مصاحبه را در مورد اقتصاد سیاسی شکلگیری تله فضایی فقر بنامیم، باید تفاوتی بین زاغهنشینی و سکونتگاههای غیررسمی قائل شویم. معنای زاغهنشینی کندن حفره در دل خاک بوده و الان برخی به اشتباه به سکونتگاههای غیررسمی میگویند زاغهنشینی که معنا ندارد.
اطهاری در ادامه گفت : نسل اول سکونتگاههای غیررسمی به صورت وسیع و نوین، غیر ازآن زاغه نشینی است که در دوران جنگ جهانی دوم در تهران رخ داد. آنچه پدیده شکلگیری ابتدایی سکونتگاههای غیررسمی بوده در دهه 40 تا دهه 50 با رشد صنعتی 15 درصدی همراه است، ولی این سکونتگاههای غیررسمی، تله فضایی نیستند؛ با اینکه مهاجرنشین و فقیرنشین هستند تله فضایی نیستند، چون در همان محلات شهر تهران به صورت پیوسته سکونت میکنند و همهشان شغل دارند. خوشنشینانی هستند که در اثر اصلاحات ارضی مهاجرت کردهاند و به اطراف شهرها میآیند که از مواهب توسعه بهرهمند شوند. البته آن زمان هم، دولت برایشان فکری نکرده بود، اما ظرفیت اقتصادی به نحوی بود که آنها را کنار نمیگذاشت؛ مثلا کارخانههای بزرگ ایران کمتر از صد هزار نفر شاغل داشتند و در انتهای سال 55 به حدود 500 هزار نفر رسیدند. بنابراین نسل اول حاشیهنشینی در تله فضایی فقر نمیافتند، بلکه به اقتصاد کشور میپیوندند، بیمه میشوند و در سود کارخانهها سهیم میشوند.
در ادامه اطهاری درباره مناطق حاشیه نشین گفت: من با ارقام ثابت کردم سکونتگاههای غیررسمی منفصل، کارگرنشینترین نقاط کشور هستند. با نمونهگیری و آمار گروه مطالعاتی که مدتهاست کار میکنند، ولی کسی هم توجه نمیکند. آنچه وجود دارد این است که انواع وصلهها را به همین سکونتگاههای غیررسمی میچسباندند که مثل فراریان جبهه جنگ هستند یا خوشی زیر دلشان زده و از روستا به شهر آمدهاند. در این حد تحقیرشان میکردند و هنوز هم میکنند. برخی هم میگویند آنها افراد بیکار و بیعاری هستند، در حالیکه زحمتکشترین افراد از لحاظ خدمات در مشاغل کممهارت هستند. اتفاق دیگری که از دهه 80 خودش را نشان میدهد، این است که احمدینژاد مانع ورود ایران به اقتصاد دانش میشود، چون برنامه چهارم را با نام سرمایهداری کنار گذاشت. در حالیکه هدف برنامه چهارم دانشبنیانشدن و تعامل مثبت با جهان بود. خیلی از کسانیکه اکنون در مجلس با آقای روحانی مخالف هستند، همان کسانی هستند که آن برنامه را کنار گذاشتند و برنامههای سخیفی مثل مسکن مهر را تأیید کردند که به هیچ درد مردم عادی نمیخورد.
اطهاری در پایان درباره افرادی که در مناطق حاشِه شهر ها زندگی میکنند گفت: کسانی آنجا هستند که شغل ثابت ندارند. شما به پای کسی که در حال غرقشدن بوده، وزنه بستهاید. آنها اگر واکنش نشان دادهاند، طبیعی است. این افراد در انتخابات سال 92، آنقدر عقلانی عمل کرده که فکر میکرده نباید یارانه بیشتر بگیرد و دست رد به آن زده است. حالا بعد از وقوع بخواهیم یارانه بدهیم که چه بشود؟ خودش و فرزندش شغل ندارند. در سکونتگاههای غیررسمی برای اینکه بتوانند بیرون از تله ارتباط زندهای داشته باشند، ممکن است برای یک کارت تلفن، کارهایی که نباید را انجام دهند. وقتی در اینجاها قدم میزنید وقتی دختران و پسران را میبینید چهرههای معصومی میبینید که واقعا میتابند، اما در تله فضایی گیر کردهاند.
- تهیه خبر : رضا ناظری
- منبع خبر : اصلاحات نیوز