ماجرا های #این نیز بگذرد …
ماجرا های #این نیز بگذرد …
بنام خداوند درختان که ساقه و برگ های آن به کمک آغوش و حس مادرانه در کالبد فرزندی صغیر امد تا غیر تعریف نشود.

خداوندا بکن این راز را از حکمتت آسان / که غیره قدرت و عزمت معما حل نمیگردد

بنام خدای سرمای زیر صفر درجه سانی گراد
بنام خدای دنای راست قامت
بنام خدای ۲۹ بهمن و ۲۹ بهمن ها
بنام خدای چادرهای سیاسی ، هیترهای کم توان در این هوایِ خدایی

# و بنام خدای مادران سیسختم
# و بنام خداوند درختان که ساقه و برگ های آن به کمک آغوش و حس مادرانه در کالبد فرزندی صغیر امد تا غیر تعریف نشود

آری اینجا سی سخت است
افسانه ای که نه تنها ۳۰ مردِ سخت، بلکه هزاران ۳۰ شیر مرد و هزاران ۳۰ شیر زن سخت کوش داشته و خواهد داشت

سیسخت امروزی از جنسِ انتظار
سیسختی از جنس اخلاص
و
حال سیسختی از جنس امید به آینده با رویکردی جدید

… اینک چه حال….
حال که در این گذرگاه تاریخ _ تاریخِ گسل تکرار و تکرارِ لرزش خدایی یه زمین باعث همدلی، قدر عافیت و اتحاد انسانی همگان شده است، این رخداد سخت را که نشان از پیشوندِ نام شهر زیبایمان دارد را نیز مشیت الهی و آزمون برای خود و دغدغه مندانِ ارامش و #انسانیت میدانیم.

برادران ، خواهران ، آزاد مردان و شیر زنانم

دل آکنده و آزرده از نگاهایی ست که نجابت و شرافتِ اصالتتان ، به جزییات خبر حادثه یی که آن را جزیی در سیمای تصورات مردمان ایران عزیزمان در همان جعبه جادویی دیده و شنیده اند.
آری_همان جعبه جادویی که صدای غیرت و حس همنوعی شما برای پرواز شماره ۳۷۰۴ هواپیمایی آسمان ،(پرواز ابدی/ تهران_ یاسوج)
در سراسر گیتی پیچید

شما امتحان خود را در آسمان پس داده بودید
واینک واحدِ یکتا شما را در زمین مورد آزمایش قرار داد

به قرینه معنوی _ حرف از نجابت شد…

شبان که بی صدا و کور
پرندگانِ بی عبور
در این خجسته زندگی
نیازُ یک بغل قنوت
تبُ غمُ صدای تار
چه سخت میرسد بهار
دلم در این کنار رود
شده محالِ بی مثال
صدای پای یک سرود
دلی که برق میزند
در این *نجابت* وجود
و مثل هر شبان من
سکوت ُ صد هزار سکوت

* حرف از سکوت شد *
در دل خفته و نهفته همگان ما سکوتی ست پر هیاهو…
این روز و روزها، طرح توسعه شهری در شهر ما، در تعاریف سکوت ، معنی همان درختِ بلوطی میدهد که در ساقه و شاخه یشان چه خوشگذرانی ها که نکرده اند در خروجی جلساتِ در بسته یه دغدغه مندان اکسیژن…

ما در این نقشه دنیا هنوز از اول امکانات که نیاز همه نیازها به آن جاده امن و ایمن است محرومیم…
((با ریشه چه میکنید))

سکوتی پر تکرار_ تکراری از مکرراتِ کلنگ به زمین زدن های سیاسی که دیگر در ذهن و ذهنیت اهلان نمیگنجد ،یک شهر بدون بیمارستان…

(( خوشا به حال گل فروشِ کلنگ های اجاره ای ))

مگر میشود و مگر داریم های محاوره گونه را بارها شنیده ایم
و
چه تعریف دلشکنی گرفته این روزها عبارات و تعاریف واژگان …
در تاریخ نوشته خواهد شد_ بنوسیم و به فرزندمان بیاموزیم، در آن شهری که قدم به قدم نشان از فرهنگ و ادب در وجود مردمانش بود، و در پیشامدی اجتماعی در سراسر جهانِ هستی سوغاتِ متانت و اصالت این محدوده جغرافیا تکثیر شد، ما در این شرایط بحران و پدافند غیر عامل _ بر سر ورودی شهر در فلکه کوثر مهمانان عزیزمان را خوش امد ، در فلکه الله پذیرایی ودر خروجی فلکه فرشته به خدا می‌سپاریم.

#برداشت_آزاد
#زلزله_سیسخت
#سیسخت_را_بیشتر_دریابیم

سید یونس آصف جاه
(بجای درج تاریخ/ بنوسید همان ۲۹ بهمن تکراری )