《 کیمیا یا اخگر؟ 》
《 کیمیا یا اخگر؟ 》

گویا تا بوده رسم بر این بوده که عده ای از افراد به جای اینکه کیمیا شوند و با تشویق ها و حمایت های خود، نقاط ضعف همنوعانشان را بدل به قوّت ها و نیمه های خالیِ لیوان های آنها را مملوّ از پُرها نمایند، تبدیل به اخگری شده اند که بر قوّت ها و […]

گویا تا بوده رسم بر این بوده که عده ای از افراد به جای اینکه کیمیا شوند و با تشویق ها و حمایت های خود، نقاط ضعف همنوعانشان را بدل به قوّت ها و نیمه های خالیِ لیوان های آنها را مملوّ از پُرها نمایند، تبدیل به اخگری شده اند که بر قوّت ها و نیمه های پُر لیوان های همنوعان و هموطنان و همکیشان شان جرقه ی ویرانگر زده و آنها را سرتاسر شراره و خاکستر نموده و چیزی جز ضعف ها و خالی ها برای مردمانشان برجای نمی گذارند.

تازگی یکی از همین اخگرها به سوی حاج نادر منتظریان پرتاب شده است تا اینکه زیباییها و پاکی های حاج نادر را از درون یک قاب زشت و آلوده به تصویر بکشد و وی را از چشم خوبان جامعه بیاندازد.

اجازه دهید از قوّت ها و از نیمه های پُر لیوانِ حاج نادر بگویم. حاج نادر با اینکه می توانست اما نخواست، چون می دانست دیگرانی هستند که نمی توانند. او می توانست یک عروسیِ پرازدحام برای فرزندش برگزار کند اما نخواست، و تعداد حضّار در مراسم عروسی فرزندش فقط به اندازه ی چند نفر از تعداد انگشتانِ دو دست بیشتر بودند؛ او می توانست در یک مکان مجلّل و وسیع این مراسم مقدّس را برگزار کند اما نخواست، و به یک خانه ی مسکونی عادی بسنده نمود؛ او می توانست طلای بیشتری را برای برگزاری این مراسم تهیه کند اما نخواست، و پسر و عروسش در شب مراسم به یک حلقه اکتفا کردند.

حال اگر بخواهیم همانند آن اخگرِ کیمیاستیزِ خانمان سوز رفتار کنیم و عکسهای آن مراسم را بر خلاف قوانین انسانی و عرفی و شرعی و ناجوانمردانه و بدون ابراز حقیقت و تنها از سر غرض منتشر کرده و نظریه پردازی کنیم، به مردم جامعه مان خواهیم گفت چرا پسر و عروس حاج نادر چنین اشرافی گری کردند؟ حاج نادر باید از عرصه ی جامعه طرد شود؟ [و اینچنین زیباییهای وی را زشت جلوه می دهیم]؛ ولی اگر بخواهیم کیمیا باشیم، به مردم جامعه مان و به خوبان شهرمان می گوییم آن پسر و دختر جوان آن اندازه دل و غریزه داشتند که در شب عروسی شان بخواهند برای دلخوشی شان با چند قطعه طلای عاریه ای عکس یادگاری داشته باشند، و اگر همین مقدار هم نبود عجیب می نمود و باید به آن دو جوان و به پدر و مادرشان و به عواطف و احساساتشان و همینطور به صداقتشان شکّ می کردیم.
همه ما یک رسانه هستیم
امروزه جهان پیرامون را بر اساس تقسیمات جغرافیایی با فواصل آبی و خاکی بسیار زیاد از طریق رسانه تبدیل به یک دهکده کوچک کرده است. بی گمان در مورد همه مسائل جهان، بزرگ ترین رسالت اطلاع رسانی بر دوش رسانه های جمعی است. امروزه رسانه ها با گسترش مرز های جغرافیایی، فرهنگی و سیاسی، هویت انسان معاصر را تحت تاثیر قرار داده اند، به طوری که می توان هویت انسان مدرن را هویت رسانه ای نام گذاشت.
رسانه ها همان گونه که در ایجاد تحکیم و نقاط قوت سهم به سزایی دارند، گاهی در تضعیف پایه های اصلی جامعه نیز موثرند. رسانه های خبری نظیر روزنامه، مجله، کتاب، رادیو، تلویزیون، اینترنت و مانند آن به عنوان یکی از نهاد های مهم جامعه با تاثیری که بر عقاید و آرا و دیگر ابعاد زندگی بشر دارند، واقعیت های سیاسی و اجتماعی خاصی را برای مردم خلق می کنند و تعیین کننده چشم انداز ما از جهان هستند. رسانه ها هم حرکت و پویایی و نشاط را تقویت و تولید می کنند و هم رخوت، تنبلی و سستی را. از یک سو احساس های عاطفی، محبت و صداقت را بر می انگیزند و از سوی دیگر، احساس زشتی، دشمنی، بی اعتمادی، دروغ وخشونت را زنده می کنند. این کارکرد، به طور طبیعی موجب پیدایش تضاد های درونی- رفتاری در مقیاس فردی و اجتماعی می شود.
درک و آگاهی مردم و مخاطب در موقع اینچنینی که یکی از شخصیتها و سرمایه های بنام مورد حجمه قرار میگیرد و مورد بی مهری واقع میگردد نقش رسانه مردمی هویدا میشود و مخاطب در این شرایط بهترین ارزیابی را از سایتها و رسانه خواهند داشت.
بیشتر از ۹۰درصد جمعیت همه مرزهای جغرافیایی دسترسی به موبایل و اینترنت دارند . در اکثر جوامع بیشرفته و جهان اول هر فردی از طریق همین رسانه کوچکی که در دست دارد در جهت رشد و پیشرفت فرهنگی ، سیاسی، اجتماعی، و اقتصادی جامعه خود کارهای بزرگی انجام میدهند . شاید به دلیل اینکه هنوز یاد نگرفته ایم و یا به ما یاد نداده اند و یا به دلیل اینکه در یک جامعه جهان سومی زندگی میکنیم ، در حالی که همان ابزار را حتی به صورت محدود در اختیار داریم اما به ندرت دیده شده که افراد جامعه من و یا استان من و یا شهر من در راستای اعتلای و حفظ ارزشهای ذاتی منطقه و جغرافیای خود کاری کرده باشد . البته شاید دلیل محکم تری باشد که ساختن و آباد کردن بسیار سخت باشد اما ویران کردن و خراب کردن راحتتر بوده.
منتظریان ها را اگر امروز ویران شان کردیم برای ساختن یک منتظریان دیگر باید ۴۰ سال دیگر صبر کنیم .
زمانی امکانات و ابزارها و ساختارهای رفاهی زندگی ما تغییر میکند که تفکر و اندیشه تغییر کند
والعاقبت و اللمتقین

بیایید کیمیا باشیم
حکیم الهی
فرزند بویر احمد
ششم آذر ماه نود و نه
🌷اللهم اجعل عواقب امورنا خیراً

 

پ ن:پایگاه خبری صبح دنا یاد آور میشود مطالب ارسالی از سوی مخاطبین صرفا جهت حفظ سیاست های کلی این پایگاه خبری درج شده و محتوای آنها  مستقلا نه تایید و نه رد میشود/.