مار زنگی در بیابان فرهنگی/بد مستی رسانه ای و جنون لیدرهای انتخاباتی
مار زنگی در بیابان فرهنگی/بد مستی رسانه ای و جنون لیدرهای انتخاباتی
بد مستی رسانه ای و جنون برخی لیدرها باعث خستگی و زدگی مردم از فضای مجازی میشود و براستی این رسانه و لیدرها گویی چون مار زنگی شده اند که درصورت عدم برخورد، گلزار فرهنگی مان را به بیابان مبدل و در اخر نیز خود را نیش میزنند.

مطلبی که میخوانید از سری یادداشتهای مخاطبین صبح دنا است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمامی یا بخشهایی از ان نیست،شما هم میتوانید با ارسال مطلب آن را نقد کنید.

مار زنگی در بیابان فرهنگی
بد مستی رسانه ای و جنون لیدرهای انتخاباتی ، باعث مهاجرت مجازی مردم می شود

این همه بداخلاقی مجازی و رسانه ای در سرزمینی با تاریخی کهن که اخلاق مداری محور تمدنشان بوده ، با این باورهای ارزشی و دینی که صفحه به صفحه‌ی کتاب و کلام به کلام احادیثشان درس اخلاق و انسانیت بوده است ، از کجا آمده است ؟

این روزها که فضای مجازی استان ما ، انتخاباتی شده است ، متاسفانه برخی ها این فضا را به انواع بداخلاقی ها و تهمت ها و تخریب ها آلوده کرده اند . بخصوص برخی از لیدرها و رسانه های نزدیک به جریان انتخاباتی نماینده محترم وقت که روز به روز آتش بداخلاقی های آنها شعله ورتر می شود .

بد مستی رسانه ای و جنون برخی لیدرها باعث خستگی و زدگی مردم از فضای مجازی و به نوعی مهاجرت مجازی آنان شده است . انواع بداخلاقی این مسموم کنندگان فضای مجازی ، این فضا را شبیه فضای استادیوم های ورزشی کرده که در آن برخی تماشاگرنماها که طاقت باخت تیم خود را ندارند و باختشان را بواسطه گلهایی که دریافت کرده اند ، حتمی می دانند ، شروع به فحاشی و ناسزا و پرتاب اشیا به داخل زمین مسابقه می کنند، این رسانه و لیدرها گویی چون مار زنگی شده اند که بعد از نیش زدن دیگران و تبدیل گلزار فرهنگی مان به بیابان ، از سر استیصال ، در آخر خود را نیش میزنند . شما بفرمایید ؛ راه مقابله با مارهای زنگی چیست ؟

فضای مجازی را به میدان جنگ تبدیل کرده اند که کلمات زشت ، چون آتش پاره مخاطب و رقیب را هدف قرار می دهند و دریغ از کنترل و مدیریت و بازپرسی این فضا از طرف نهادی !

چند وقتی است که مطلبی با موضوع شکست خوردگان بزرگ در فضای مجازی دست به دست می شود . هر چند نویسنده این متن از جریان انتخاباتی است که با جریان بنده همسو نیست اما استقبال از این متن از طرف مخاطبان و زنده و نو ماندن متن نشان می دهد که حرف و استدلالش درست بوده است . بخصوص آنجا که شکست خوردگان بزرگ را به فرد گرفتار در مرداب تشبیه میکند که برای زنده ماندن حیات سیاسی خویش به اشتباه دست و پا میزنند . نویسنده پیشبینی کرده بود آنها هر چه جلوتر بروند دروغ ها و شایعات بیشتری تولید میکنند که همین گونه نیز شده است ؛
یک روز شایعه حضور تاجگردون در بویراحمد را مطرح میکنند ، یک روز پیج فیک می سازند تا نفاق بیاندازند ، یک روز مهندس سیاهپور را به عنوان کاندیدا معرفی میکنند ( که با واکنش ایشان مواجه شدند ) ، هر روز کاندیدای محترم دیگر را تخریب میکنند و … در آخرین شاهکارشان از نشست ۴ کاندیدای مطرح استان خبر می دهند ! عجبا و شگفتا ! خبری که به نیم ساعت نرسیده چون دیگر اخبار جعلیشان مورد تکذیب قاطع کاندیدای نامبرده قرار می گیرد . این رسانه گویا کارش از مرحله دروغ گذشته و به جنون و توهم رسیده است . علاوه بر دروغ بودن چنین جلسه ای ، جالب است که درون جلسه را نیز تشریح کرده است ! شما بفرمایید ؛ این اگر جنون و توهم نیست دیگر چه می تواند باشد ؟ کدام نهاد و سازمان و مرجع به اینها مجوز و صلاحیت داده است ؟ چه کسی باید با این رسانه های متوهم برخورد قانونی کند ؟ بعد انتظار دارید مردم به نهادها و سازمانها هنوز اعتماد کنند ؟ هر چند که بیگانگان مغرض برای گرفتن اعتماد مردم از دولت و نظام کوتاهی نمیکند و بی شرمانه هزینه ها میکند اما سهم خودمان در داخل چقدر است ؟

قطعا اگر جلوی این رسانه و لیدرها گرفته نشود در آینده شایعات مسموم و توهم های روانگردان دیگری را وارد باغ فرهنگی مان میکنند ؛ از حضور کاندیدای جدید به دروغ و بازی با آبروی افراد تا نشست های خیالی دیگر از افراد معروف و انگ های جدید به کاندیدای رقیب تا هر دروغ شاخ دار دیگری که فکرش را هم نمی کنید .

براستی از یک کشور متمدن و مسلمان که بیشترین توصیه بزرگان آن از هزاران سال پیش تا الان حول محور اخلاق بوده ، چنین حجم بداخلاقیو افسار گسیختگی فرهنگی بعید است . کمتر سخنرانی از رهبر فرزانه ایران اسلامی سراغ داریم که ایشان دغدغه اخلاق و فرهنگ را نداشته باشد .

در مقابل این بداخلاقی ها و بخصوص دروغ و توهم بزرگ رسانه ای که خبر نشست چهار کاندیدا را مطرح کرده بود به انتظار پاسخ مسئولین و نهاد یا سازمان مربوطه می مانیم . امیدواریم از اعتماد مردم مراقبت شود .

محمدرضا ایزدی