اینکه بعد از چندین هفته توقف مذاکرات، مقرر شده است با برگشت هیاتها به وین مذاکرات از سر گرفته شود، شاید حرکت رو به جلویی باشد، اما نمیتوان آن را به عنوان یک خبر خوش تلقی کرد. پیشتر هم از زمان روی کار آمدن دولت بایدن، بعد از یک تأخیر کوچک مذاکرات از سر گرفته شده و مقامات کشورها با هم دیدارهایی داشتند، اما منتج به نتیجهای که مورد انتظار بود، نشد. قرار بود که ایالات متحده به برجام برگردد و ایران هم تعهدات خود را انجام دهد، اما تا زمانی که پایتخت دو کشور ایران و آمریکا تصمیم نگیرند زمینهای را برای رسیدن به تفاهم فراهم کنند، اگر هیاتهای مذاکرهکننده هم به وین برگردند اتفاق خاصی نخواهد افتاد. به ادعای امریکا، تأکید ایران بر موضوعاتی مانند خروج سپاه از فهرست گروههای تروریستی، یک درخواست فرابرجامی بوده و مدعی هستند که موضوع سپاه ربطی به برجام ندارد. از سوی دیگر جمهوری اسلامی ایران هم تأکید دارد که آمریکا باید تعهدات خود را انجام دهد. با توجه به شفاف بودن مواضع ایران و آمریکا، بازگشت هیاتهای مذاکرهکننده به وین گرهای را باز نمیکند، مگر اینکه در تهران و واشنگتن اتفاقات خاصی رخ دهد. هرچند جوزپ بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، میگوید زمینههای دستیابی به توافق فراهم شده، اما نمیتوان چندان خوشبین بود؛ چراکه چند ساعت بعد از این اظهار نظر بورل، آمریکا اعلام کرد تا زمانی که ایران بر درخواستهای فرابرجامی خود اصرار داشته باشد، دستیابی به توافق قطعیت ندارد. صحبت امیدوار کنندهای که از اروپا و بروکسل در خصوص برجام شنیده شده، بازتابی در واشنگتن نداشته است و تصور میشود باز هم همان مسیر طولانی، نفسگیر و فرساینده قبلی طی شود. در حال حاضر اصلیترین مانع به سرانجام رسیدن مذاکرات، این است که آمریکا نمیخواهد به برجام ۲۰۱۵ برگردد. از نظر آمریکا، نه تنها برجام ۲۰۱۵ تمام شده است، بلکه شرایط بینالمللی، منطقهای و داخلی ایران و آمریکا تغییر کرده و بازگشت به برجام آن زمان امکانپذیر نیست. از سویی هم ایران اصرار دارد که تمامی طرفین به روز قبل از ۸ می ۲۰۱۸ که فرمان خروج آمریکا از برجام امضا شد، برگردند. مشکل فقط به سپاه برنمیگردد و حتی اگر ایران مسئله سپاه را هم کنار بگذارد و بر سر این موضوع مصالحه کند، باز هم احتمالا عمر توافق خیلی زیاد نخواهد بود و حتی اگر قبل از پایان دولت بایدن، جمهوریخواهان کنگره را در دست بگیرند که احتمالاً هم همین طور خواهد شد، تحریمها یکی پس از دیگری علیه ایران تصویب میشود تا اگر توافقی هم حاصل شده، از بین برود. با خروج ترامپ از برجام و ادامه یافتن همان مسیر توسط بایدن و عدم تضمین دادن آمریکا در مورد برجام، بیاعتمادی ایران به این کشور شدیدتر هم شده است. بایدن حتی در خصوص دولت خودش هم نمیتواند تضمین دهد، چه برسد به اینکه برای پایدار ماندن برجام بخواهد تضمینی ارائه کند. مشکل اصلی در واشنگتن است نه در تهران و اگر کسی میخواهد میانجیگری کند، باید به واشنگتن برود. وقتی آمریکا کشور تحریمکننده است و ایران کشور تحریمشده، چگونه میخواهند با سفر به کشوری که تحریم شده میانجیگری و وساطت کنند. باید به آمریکا بروند. نزد آمریکاییها، امیر قطر معتبرتر و بانفوذتر از نخست وزیر بریتانیا، رئیس جمهور فرانسه و صدراعظم آلمان نیست. هیچ کدام این افراد نتوانستند جلوی تصمیم ترامپ برای خروج از برجام را بگیرند و یا رئیس جمهور کنونی آمریکا را برای بازگشت به آن قانع کنند. نه تنها در آمریکا فضا برای پذیرش میانجیگری به منظور از سرگیری مذاکرات مساعد نیست، بلکه آمریکاییها حتی زیر بار همان متن اولیه برجام هم نمیروند، مگر اینکه ایران به شروط ۱۲گانه پمپئو تن دهد. آمریکاییها چه دولتشان دموکرات باشد و چه جمهوریخواه، به چیزی کمتر از این شروط ۱۲گانه رضایت نخواهند داد. هر چه زمان رسیدن به توافق طولانیتر شود، نیروهای ضد برجام قویتر و متحدتر میشوند و اثرگذاری بیشتری خواهند داشت. اکنون ایران به یک موضوع داخلی در آمریکا تبدیل شده و احزاب این کشور از موضوع ایران برای تقویت و موقعیت خودشان استفاده میکنند.
- تهیه خبر : رضا ناظری
- نویسنده : امیرعلی ابوالفتح تحلیلگر مسائل آمریکا