قانون تغییرِ حوزه انتخابیه داوطلبان نمایندگی مجلس شورای اسلامی، مصوب ۱۳۸۲ توسط مجلس شورای اسلامی، که آیین نامه اجرایی آن نیز در سال ۱۳۸۴ توسط دولت وقت ابلاغ شد، شرایط برای تغییر حوزه انتخابیه، آنهم یک بار، تا پانزده روز قبل از روز رای گیری را، تسهیل نموده است.
متاسفانه چون مجموعه مذاکراتِ مجلس در این خصوص در دسترس نبود، نتوانستم فلسفه این قانون را درک کنم.
اما به زعم صاحب این نوشته، شوربختانه از این قانون، نوعا برای منافع و منویاتِ شخصی بهرهبرداری شده است نه در راستایِ منافعِ کلانِ ملی! و برخی از کاندیداهایِ مجلس، مثل: بازیهای کامپیوتریِ کودکان، از آن فقط به عنوان “جان” یا به عبارتی به عنوانِ امتیاز گرفتن برای ادامه بازی، با شور و هیجانِ برنده شدن تحتِ هر شرایطی، سوء استفاده میکنند! خصوصا کاندیداهایی که زادگاهشان مناطق محروم و کمتر توسعه یافته بوده…
پدرانمان نقل میکنند که: زمانی در حوزه بویراحمد، که از رقابت برای مجلس، دو سه دوری بیشتر در تاریخِ سیاسی بویراحمد نگذشته بود، و رقابت سیاسی نوپا بود، یکی از جدیترین رقابتها بین دو کاندیدِ مجلس، به نام آقای فرهادپور و آقای رئیسی بود. بدونِ اینکه شناختِ آنچنانی از بویراحمد داشته باشند، در بویراحمد کاندید، و وارد رقابت جدی شدند…
خُب، با عنایت به اوضاع و احوالِ زمان، و عرف و عادت ایلی – طایفهای، و قدرت تصمیمگیری سران ایلات و طوایف به جای عوام، در نهایت آقای رئیسی راهی مجلس شد!
و از آن دوران تا به امروز، مردم بویراحمد و دنا وارد در رقابت “جدی” برای تصاحب کرسی در مجلس هستند…
در این سالها چند نسل انسان در این منطقهیِ محروم، پا در عرصه حیاتِ وجودی و حیات سیاسی گذاشتهاند. اما خدارو شکر در دو دهه اخیر، میزان تحصیلات دانشگاهی و آگاهیِ سیاسیِ هم ولایتیهایمان، به مراتب از زمان آقایان: رئیسی و فرهادپور فراتر رفته است.
و آنگونه نیست که چند نفر برای چند هزار نفر تصمیم بگیرند.
و مردم، خصوصا نسل جوان، یک رای را عزت و شرف خود میدانند و به راحتی آن را معامله نمیکنند و فریبِ پروپاگاندایِ سیاسی را نیز نخواهند خورد.
و به یمنِ وجود فضای مجازی، اطلاعات به طور ثانیهای به همه افراد و خانوادهها میرسد…
و امروزه اصل بر آگاهیست، مگر اینکه خلافش ثابت شود…
و متاسفم برای برخی از عزیزانِ کاندید، آنهم به زعم خودشان با کسوت و شعارِ اصلاحِ جامعه، خصوصا اصلاحِ جامعه سیاسی. چراکه اندیشه این دوستان از روزگارِ فرهادپور و رئیسی هم، یک گام جلوتر نرفته !
و چنان ناشیانه دست خود را رو میکنند، که گویا مویِ سرشان در آسیاب سفید شده است و نه در شهرآورد سیاست! و انگار به نوعی در وضعیتِ خودکشی سیاسی هستند!
و در این اثنا برایِ تصاحب قدرت چنان خود را ذلیل و سرافکنده میکنند، که دل سنگ برایشان کباب میشود و نمیدانم به چه قیمتی چنین میکنند!
و این رفتارشان، انسان را یاد آن جمله زیبایِ گابریل گارسیا مارکز، در کتاب صد سال تنهایی میاندازد، که نوشته است:
هیچ آرمانی در زندگی، ارزش این همه خفت و سرافکندگی را ندارد.
و این دوستان چون زیلایی را روی نقشه نمیبینند، تصور میکنند در عالم واقع نیز همین گونه است! در حالی که نمیدانند دل و اندیشه جوانان زیلایی، رقابتی تنگاتنگ با اقیانوس آرام دارد…
و بچههای زیلایی در یک میتینگ مختصر، چنان ابرهای سیاه را کنار زدند، که گویی هیچ گاه خورشید پشتِ هیچ ابری نبوده و همه چیز همیشه هویدا بوده…!
و این جوانان پر انرژی، این جمله فرانتس کافکا را در ذهن همگان تداعی کردند:
همه چیز حتی دروغها
در خدمت حقیقت هستند.
سایهها نمیتوانند آفتاب را خاموش كنند…
پس یادمان باشد:
برایِ جا به جایی در حوزههای انتخابیِ، خصوصا حوزه بویراحمد و دنا، بسیار دقت کنیم، چراکه:
احتمال فنا شدن بسیار است…
پ ن:پایگاه خبری صبح دنا یاد آور میشود مطالب ارسالی از سوی مخاطبین صرفا جهت حفظ سیاست های کلی این پایگاه خبری درج شده و محتوای آنها مستقلا نه تایید و نه رد میشود/.
شما نیز میتوانید مطالب خود را از طریق بخش تماس با ما جهت انتشار برای ما ارسال نمایید تا با نام خودتان در سایت قرار گیرد
- تهیه و تنظیم خبر : رضا ناظری
ناشناس
تاریخ : 28 - آذر - 1398هرچند که هر نماینده از یک حوزه جغرافیایی به مجلس راه پیدا می کند اماهمگی در نهایت برای همه ملت ایران تصمیم گیری می کنند ، آقای وکیلی اگر توانمند باشد در همان تهران وارد مجلس شود نه اینکه در آنجا رانده شود تا از نام دیارش سواستفاده کند