جام حذفی یادآور رویاهای بر باد رفته مردم پایتخت طبیعت ایران/شور و شوقی که مدیریت بی بدیل یک شهردار افسانه ای برای هزاران نفر از مردم استان کهگیلویه و بویراحمد به ارمغان آورد+فیلم
جام حذفی یادآور رویاهای بر باد رفته مردم پایتخت طبیعت ایران/شور و شوقی که مدیریت بی بدیل یک شهردار افسانه ای برای هزاران نفر از مردم استان کهگیلویه و بویراحمد به ارمغان آورد+فیلم
کاپیتان شهرداری یاسوج که در دوران بهرامی به جهت تجربه و تعصبی که داشت تقریبا همه کاره و مشاور مدیر عامل باشگاه بود گفت:محمد بهرامی با ساخت باشگاه شهرداری یاسوج و بخصوص تیم فوتبال بهشت را برای خود خرید.

صبح دنا_فوتبال و سرگرمی فوتبال در استان چهار فصل كهگیلویه وبویراحمد روح غریبی داشت، تا اینكه مردی فوتبالی بنای تیم فوتبال شهرداری را پی ریزی كرد.

محمد بهرامی در اولین روزهای حضور بر مسند شهرداری یاسوج، دست به تغییراتی گسترده درشهرسازی مدرن، ایجاد زیرساختهای گردشگری، پارك های محله ای و از همه مهمتر آوردن روح بزرگ فوتبال برای جوانان این مرز بوم گرفت.

بعد از خرید یك امتیاز از لیگ دسته دو در زمان وزارت علی آبادی از سوی دامیده و بهرامی، تیمی به نام شهرداری یاسوج شكوفا شد، تیمی كه بعد از یك فصل در لیگ دسته دوی فوتبال كشور با صعودی مقتدرانه پای به لیگ دسته یك و ورود به دروازه های اسطوره شدن گذاشت.

دیری نپایید كه رنگ و روی تیم محبوب شهرداری در بین بسیاری از فوتبال دوستان باز شد و این تیم با شكست تیم بزرگی مانند ذوب آهن اصفهان كه عنوان نایب قهرمانی آسیا را برای خود یدك می كشید ،به نام غول كش معرفی شد.

اما با این همه، تیم شهرداری آنچنان مایه از خود برای حضور در لیك برتر نمی گذاشت شاید برای آماده نبودن زیرساختها و حتی نداشتن یك ورزشگاه اختصاصی و مهم.

مسائلی كه در اولین دوران حضورش در لیگ دسته بر همه عیان بود و تا آخرین روزهای صعود پیش می رفت و در آخر هم با پا پس می كشید و همه را به فراموشی می سپرد.

بهرامی از شهرداری یاسوج و هیئت مدیره شهرداری رفت و تیم شهرداری یاسوج بهترین مدیر خود را از دست داد.

بعد از رفتن بهرامی از مسند شهرداری و مدیر عاملی تیم فوتبال شهرداری یاسوج، موضوعات پیش پا افتاده ای این تیم را به حاشیه برد، از نبود مجوز تا انتقاد از بهرامی و انحلال تیم شهرداری، همه و همه آبستن حاشیه پردازی و خود خواهی شورای شهر سابق بود؟!!

بعد از چند هفته ای كش و قوس و آمدن این مربی و آن مربی و انحلال و از دست دادن روحیه بازیكنان ،نگین تاجی مدیر عامل و شهردار جدید پایتخت طبیعت شد.

این تیم پس از محمد بهرامی به قباد نگین‌تاجی سپرده شد و بر خلاف این‌كه بسیاری اعتقاد داشتند وی به تیمداری روی خوش نشان ندهد اما عكس قضیه اتفاق افتاد و از قضا نگین‌تاجی تیم‌داری خوبی از خود به نمایش گذاشت.

نیگ تاجی با آوردن عباس چمنیان به عنوان مربی، نتایج درخشانی در جام حذفی گرفت و حتی تا ورود به دروازه های آسیا پیش رفت و در بازی ماقبل پایانی مات ضربه فنی عمران زاده از تیم محبوب استقلال شد و حذف شد.

اما آوازه غول كش با شكست دادن تیم های مانند تراكتور سازی قلعه نویی، فولاد خوزستان فركی و تیمهای دیگر، بیشتر از گذشته بر سر زبانها افتاد و این تیم را در رسانه های جهان و در بین مردم فوتبال دوست ایران معروف كرد.

اما این پایان كار نبود ،چمنیان استعفا داد و تیم شهرداری دوباره به حاشیه ها و بحث های گوناگون آورد،با رفتن چمنیان غدیری دوباره به شهرداری آمد و تحولی نو ایجاد كرد.

با آمدن غدیری به تیم شهرداری یاسوج این تیم این بار خود را برای سفر به لیگ برتر بیشتر بسته بود.

جمشید امپراطور با یارگیری مناسب و آوردن بازیكنان جویای نام ،تیم خوبی را روانه بازیهای لیك دسته اول كرد تا حدی كه بیشتر تیم ها از تیم شهرداری یاسوج به عنوان یك تیم لیگ برتری یاد می كرد.

ما الغرض از اینكه تیم شهرداری در سه بازیهای آخر درگیر حاشیه ها ،تبانی ها و گیرد افتادن در چنگال بعضی تیم های نامدار شد و حتی سقوط به عنوان تبانی را برای خود را به واضح می دید.

غدیری و چند بازیكن از تیم شهرداری اخراج شدند و غول كش زخمی كهنه را برای خود میدید كه دیگر دوای دردی برای آن نبود.

نگین تاجی به دنبال ترمیم تیم فوتبال شهرداری افتاد ،اما وظیفه اصلی و محوله خود ساختار شهرداری، حقوق كارمندان ودیگر بحث ها را فراموش كرد.

با آوردن مربی نامداری به نام زرینچه تمام نگاه ها دوباره به سوی شهرداری چرخید و ستاره اقبال این تیم دوباره طلوع كرد، طلوعی كه در آخر به سقوط و این روزها دیگر نه نامی و نه نشانی از آن به جای نگذاشت؟!

زرینچه بعد از تغییر و تحولات در شورای شهر و رأی نیاوردن هیچ كدام از اعضای قبلی و تغییر مدیر عامل،بار سفر بست و بدون اطلاع ،از این تیم رفت و ضربه ای سخت را بدنه تیم دوباره جوان شده شهرداری وارد كرد.

با رفتن نگین‌تاجی و آمدن محمدعلی جاوید به عنوان شهردار یاسوج، بسیاری از هواداران چشم امید به این مدیر دوختند اما آن‌گونه كه باید مدیریت جدید در تیم‌داری موفق نشان نداد و اصولا همه افعال و اقوال نشان داد كه مدیریت جدید شهرداری یاسوج و قاطبه شورای اسلامی دور چهارم علاقه‌ای به تیم‌داری نداشته است.

جاوید كه می خواست در اولین روزهای فعالیت خود ،به سمت كارمندان وحقوق عقب افتاده پیش رود ، تیم داری شهرداری یاسوح برای سازمانی بحران زده مانند شهرداری را غیر اصولی و بی فایده می دانست و هیچ چشم و چراغی برای این تیم كه چند سال است در لیك یك دست و پا می زدند و به لیك برتر نمی رفتند،نداشت.

استعفای سرمربی تیم یعنی هادی برگی‌زر هم مؤید این موضوع بود چرا كه وی در اظهار نظرات خود همواره بر عدم حمایت مجموعه شهرداری چه مستقیم و چه در لفافه صحه گذاشته بود.

تیم فوتبال شهرداری یاسوج به قعر لیگ دسته اول فوتبال كشور دست یك رفت و در آخرین روزهای خود نجات مجید نجاتی برای این تیم فایده نداشت و غول كش به لیگ دسته دوم و حتی مرگ خود برای همیشه نزدیكتر شد.

در حالیكه تیم فوتبال شهرداری یاسوج بایدخود را برای فصل جدید رقابتهای لیگ دسته دوی فوتبال كشور آماده می كرد ،امروز دیگر نه نامی و نه بحثی از آن به چشم نمی خورد و باید گفت غول كش برای همیشه ،خود كشته شده است.

ایزدپور سكان دار اداره ورزش و جوانان استان در مصاحبه های خود با خبرنگاران گفته بود، با تمام وجود می خواستیم تا این تیم به حیات خود ادامه دهد، اما علاقه نداشتن اعضای شواری شهر و شهردار یاسوج مانع از این كار شده است.

وی گفت: حاضر بودم در جلسه ای با شهردار یاسوج دست وی را ببوسم و نگذاریم شیشه عمر این تیم بزرگ برای همیشه خرد شود ،اما شهردار جوانان اعتقادی به تیمداری نداشت و این تیم را به خودمان محول كرد.

در ادامه باید به مسئولان ورزش استان گوشزد كرد، برخی از استانهای كشور برای داشتن تیمی در لیگ های دسته اول و برتر كشور ،دست به دامن مصوبات هیئت دولت می شوند و یا با پولهای كلان اقدام به خرید امتیاز دیگر تیم ها می كنند، اما تیم فوتبال شهرداری بر اساس یك الگوی صحیح مدیریتی توانست خود را به عنوان یك پدیده در فوتبال كشور مطرح و نام این استان گمنام و شهر یاسوج را به عنوان پایتخت طبیعت بر سر زبانها جاری كند.

این تیم باحمایت محمد بهرامی شهردار اسبق یاسوج در سال 87 كار خود را در لیگ دسته دوم آغاز كرد و در فصل دوم حضورش در این رقابتها توانست به لیگ دسته اول فوتبال كشور صعود كند.

با وجود این همه حاشیه ها، تیم فوتبال شهرداری یاسوج یكی از پرطرفدارترین تیم های لیگ دسته یك لقب گرفت به طوری كه در تمام بازیهای خود سكوهای ورزشگاه قدیمی این شهر را مملو از جمعیت می دید و شاید همین حمایت های بی دریغ جوانان یاسوجی بود كه بازیكنان و مسئولین این تیم را برای ادامه كار به رغم همه مشكلات امیدوار نگه می داشت ،اما دیگر چه سود؟!

تیم فوتبال شهرداری در حیات خود آبستن بسیاری از مشكلات و دیگر حرفها بود،اما توانست نام بزرگی برای استان چهار فصل كهگیلویه وبویراحمد و به زعم بعضی ها شهر یاسوج باشد كه در آخرین روزهای حیات شورای دور سوم رویه ای رو به شكست را طی كرد.

به یاد دارم که سال گذشته در بحبوحه انتخابات در جمعی مجازی فردی با نامی مستعار و غیر واقعی حرف از فساد محمد بهرامی در تیم فوتبال شهرداری یاسوج زد و از قضا سید صمد اکبری که در آن جمع حضور داشت جمله ای گفت که هیچوقت از یاد نخواهم برد.

کاپیتان شهرداری یاسوج که در دوران بهرامی به جهت تجربه و تعصبی که داشت تقریبا همه کاره و مشاور مدیر عامل باشگاه بود گفت:محمد بهرامی با ساخت باشگاه شهرداری یاسوج و بخصوص تیم فوتبال بهشت را برای خود خرید.

وی تفسیر این حرف خود را اینگونه بیان کرد:بهرامی با یک مدیریت صحیح و تامین بودجه به موقع و کمک گرفتن از افراد فوتبالی استان این تیم را ساخت و باعت شادی و نشاط در جامعه ای شد که هیچ گونه سرگرمی نداشت و جوانان را از پای قلیان و مواد مخدر به ورزشگاه می کشاند تا انرژی های خود را آنجا تخلیه کنند.هیچ شخصی در تاریخ این استان چنین خدمتی به مردم نکرده است.

وی در جواب آن شخص که از فساد دم زده بود نیز گفت:زمانی که محمد بهرامی رفت کل بودجه ان فصل در حساب باشگاه بود ولی متاسفانه بعد از رفتن وی سوء مدیریت باعث ایجاد بسیاری از مشکلات و در آخر منجر به انحلال این باشگاه شد.

باید گفت؛ در حالی كه در سایر كشورهای جهان و حتی شهرهای كشور دولت هزینه های فراوانی برای ایجاد شور و نشاط اجتماعی و امید و پویایی در جامعه می كند،اما شهر یاسوج که مدیریت یک مدیر توانمند و کاردان داشت این کار را با دستان خالی انجام می داد حال به این وضع افتاده که بازیکنان جوان و آینده دار این دیار باید در تیم های استان های دیگر توپ بزنند و گاها بخاطر برخی مسایل از فوتبال دور بمانند و استعدادشان شکوفا نشود.

بدون شك تیم فوتبال شهرداری می توانست نقش بسیار مهمی در ایجاد شور و نشاط اجتماعی و امید در استانی داشته باشد كه جوانترین استان كشور محسوب می شود.

جوانانی همچون مصطفی آبسالان که با وجود استعداد و علاقه زیادی که به فوتبال دارد باید برای نشان دادن خود وسط زمین فوتبال بپرد و خود را به عنوان جیمی جامپ در شبکه های اجتماعی با حرکات عجیب معرفی کند.

جوانانی كه نه سینما دارند، نه سرگرمی و نه كمترین امكانات تفریحی و تنها دلخوشی آنها بازیهای شهرداری بود و امیدی كه به صعود این تیم به لیگ برتر بسته بودند ولی اکنون در کافه های شهر یاسوج که از آدمهایش بیشتر شده اند با استعمال قلیان عمر خود را تلف کنند.

اما باید دید، تیم فوتبال شهرداری یا همان غول كش خودش قربانی احساسات افرادی غیر فوتبالی شد و شیشه عمرش برای همیشه شكسته شده و نه دیگر غولی و نه دیگر پدیده ای نخواهند دید یا باز هم این ققنوس سر از خاکستر بر خواهد آورد؟!!!

فیلمی که چند سال پیش و بعد از حضور قدرتمندانه شهرداری یاسوج در جام حذفی توسط برنامه نود تهیه و پخش شد و باعث شناخته تر شدن شهر یاسوج و استان کهگیلویه و بویراحمد به تمام ایران شد: